امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

گل پسر من امیرعلی

3 روز مونده تا پایان 10 ماهگی

امروز که 14 آبانه 3 روز مونده تا ده ماهگی رو تموم کنم و وارد یازده ماهگی بشم(ایشالا) مامانی از دیروز بهم پنیر داد و ناهار آبگوشت با نون سنگک خوردم (البته تیلیت شده) طبق چارتی که مرکز بهداشت پشت کارت واکسیناسیون داده از ده ماهگی میتونم پیش مامان و بابا کنار سفره بشینم عجب حالی میده از همه خوشمزه تر اینه که ماهی خور هم میشیم این روزا فعالیتم هزار ماشالا بیشتر از قبل شده دلم میخواد دستمو به همه چیز بزنم و وایسم سر پا و از هر چیزی که تو خونست سر در بیارم (جای انگشتام روی همه چیز میمونه واسه همین مامان مچمو میگیره و میگه باز تو رفتی سراغ فلان چیز)آخه بابا منم عضوی از خونمون هستم  و باید بدونم چی داریم و چی نداریم سوار...
14 آبان 1390

این دفعه هم عروسی

فونت زيبا ساز جای همه خالی ما باز هم رفتیم عروسی عروسی پسرعمه و دختر عمه بابایی (فکر کنم این آخرین عروسی باشه یعنی حالا حالاها دیگه عروسی نداشته باشیم) خیلی خوش گذشت امیرعلی چه عروسی چه حنابندان از اولش خواب بود تا آخرش انگار صدای ارگ واسش لالایی بود. از اونجا که یک دفعه هوا سرد شد همه سرما خوردیم امیر جونم کلی اذیت شد دیروز حالش بدتر شد و مجبور شدم دوباره ببرمش دکتر خدا رو شکر امروز بهتر شده   راستی یه خبر خوب،  دارم دنون در میارم و نانای کردن و یادگرفتم(در نه ماهگی و ١٥ روزگی) اینم چندتا عکس میخوای ببینی بیا ادامه مطلب اینم از عکس امیرعلی و دوتا ...
11 آبان 1390
1